نمونههايي از تدليس عبارتند از:
* مردي كه سـواد انـدكي در حد خوانـدن و نوشتـن داشتـه و نيـز به واسـطه سـانحهاي كـه در كـودكي بـرايش اتـفاق افتـاده، گردنـش كج بـوده اسـت، بـه خواستگاري دختـري ميرود و در مراسـم خواستگاري خـود را ديپلمه معرفـي مينمايد و گردن خود را بسته و وانمود ميكند كه موقتاً دچارگردن درد شده است، پس از ازدواج همسر او متوجه فريب شوهر شده، به دادگاه مراجعه نموده و تقاضاي فسخ نكاح ميكند.
* زني قبلاً ازدواج كرده و شش ماه زندگي زناشوئي داشته است، پس از طلاق، شناسنامه المثني گرفته و خود را دوشيزه معرفي مينمايد، بعد از ازدواج، همسرش متوجه ازدواج قبلي زن ميشود.
* دختـري پـس از ازدواج متوجه شـده كه همسـرش او را فريـب داده و در خارج از كشور همسر دارد و اكنون مجهولالمكان است و مدتي است كه نفقه پرداخته نكرده است.
* دختر از یک گوش ناشنواست. همسرش بعد از ازدواج از ادامه زندگي با زن منصرف شده است، اما به دليل مهريه سنگين زن، توان طلاق و پرداخت مهريه را ندارد، به دادگاه مراجعه نموده و ادعاي تدليس زوجه را نموده و عنوان ميكند، همسرش داراي نقص شنوایی ميباشد و اين مطلب را به او نگفته است، بنابراين تقاضاي فسخ نكاح دارد.
* مردي كه معتاد به مشروب و ترياك بوده، خود را سالم وانمود كرده؛ پس از ازدواج زن متوجه شده و تقاضاي جدايي دارد.
* مردي به دادگاه مراجعه كرده و در تقاضاي فسخ نكاح ادعا ميكند، همسرش ازدواج قبلي خود را از او مخفي داشته است و در شناسنامه المثني او نيز، اثري از اين موضوع نبوده است، زن ادعا ميكند كه حقيقت را در گفتگوي خصوصي قبل از عقد با همسرش در ميان گذارده و شوهر با علم به اين موضوع اقدام به ازدواج با او نموده است، از زن دليل اين ادعا خواسته شده و زن قادر به اثبات آن نيست.
* به هر حال تدليس به چيزي اطلاق ميشود كه سبب ابهام امر بر فرد فريب خورده ميگردد.
* ماده 1128 قانون مدني بيـان ميدارد: «هرگاه در يكي از طرفين صفت خاصي شرط شده و بعد از عقد معلوم شود كه طرف مذكور فاقد وصف مقصود بوده، براي طرف مقابل حق فسخ خواهد بود، خواه وصف مذكور در عقد تصريح شده يا عقد متبانیاً بر آن واقع شده باشد.»
(س.ر: عقد متبانیا بر آن واقع شده باشد: عقد برپایه آن صفت و وصف واقع شده باشد، یکی از دلایل مهم قبولی عقد باشد ) همچنين مواردديگري كه فريب در ازدواج محسوب شده و باعث ايجاد حق فسخ ميشود:
اگر هر يك عيوب ذيل حين عقد در مرد بوده و زن از آن بي خبر بوده است:
1-جنون ( ديوانگي)
2 - خصاء ( بيماري جنسي)
3 - عنن به شرط اينكه ولو يكبار عمل زناشويي را انجام نداده باشد.
4 - مقطوع بودن آلت تناسلي به اندازهاي كه قادر به عمل زناشويي نباشد.
و اگر هر يك از عيوب ذيل حين عقد در زن بوده ولي مرد از آن بي خبر بوده است:
1-جنون( ديوانگي)
2- قرن ( بيماري جنسي)
3-برص( ب پوستي)
4- افضاء ( ب جنسي)
5- زمين گيري
6- نابينائي از هر دو چشم ( مواد 1121، 1122، 1123 ق مدنی )
مجازات در مقابل فريب در ازدواج دو راهكار وجود دارد:
فرد فريب خورده يا مي تواند از طريق كيفري شكايت كند كه در اين صورت 6 ماه الي 2 سال حبس تعيين ميشود يا ميتواند اقدام حقوقي كرده تقاضاي حق فسخ كند . فسخ ازدواج تشريفات خاص طلاق را ندارد و فريب خورده ميتواند به راحتي نكاح را فسخ كند. اختيار فسخ فوري است بدين معني كه طرفي كه حق فسخ دارد بعد از اطلاع نكاح را فسخ نكند اين حق او ساقط ميشود البته به اين شرط كه علم به اين حق فسخ و علم به فوريت آن داشته باشد . تشخيص مدتي كه براي امكان استفاده از اين حق لازم بوده به نظر عرف و عادت است.